سپینودسپینود، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 15 روز سن داره

عشق کوچک زندگی ما

غذا نخوردن سپینود و حرص خوردن مامان

سلام مامانییییی دختر گلم الان حدود یکماه شده که غذا خوردنو شروع کردی دقیقا روز 7تیر بود که اولین فرنی برات درست کردم البته با نصف قاشق چایی خوری و الان بعد گذشت یکماه شما باید 20تا قاشق فرنی برا صبحونه 20تا قاشق سوپ برا نهار (که اصلا دوست نداری با زور 2تا قاشق میخوری)20تا قاشق سرلاک برا شام بخوری که متاسفانه اصلا تمایلی به خوردن غذا نداری  همش مامان باید حرص بخوره که چرا وزنت کمه ولی امیدوارم که غذا خوردنت بهتر شه عشق مامان اینم چندتا عکس هنگام غذا خوری...........   ...
12 تير 1392

درد دل

آقای پدر ! در کمال احترام خواهشمندم اینقدر   لب و لوچه  ی غیر پاستوریزه ،و سار و سیبیل سیخ سیخی آهار نشدتون را به سر و صورت حساس من نمالید ! خانوم مادر !  ج یغ زدن شما هنگام  شناسایی اجسام داخل خانه توسط حس چشایی من نه تنها کمکی به رشد فکری من نمی کنه، بلکه برای شما هم مضر است!!! لازم به ذکر است که سوسک هم یکی از اجسام داخل خانه محسوب می شود!  مادر محترم! شصت پا وسیله ای است شخصی که اختیارش رو دارم! لطفاً هرگاه سعی در خوردن شصت پای شما نمودم، گیر بدهید! آقای پدر! هنگام دعوا با خانوم مادر، به جای پرت کردن قابلمه و ماهی تابه به روی زمین، از چینی های توی کابینت استفاده نمایید!  اکشن بودن دعوا به ...
12 تير 1392

رویش اولین مروارید

       سلام سلام صد تا سلام من اومدم با دندونام   دیشب که داشتم به دخملکم غذا می دادم یه دفعه انگشتم خورد به یه چیز کوچولو و تیز وااااااااااای خدایا یعنی میشه ما الان 3ماهه که منتظریم تا دندونای جیگرم بیاد بیرون   و حالا یه دفعه سورپرایز شدم                             میخوام نشونتون بدم صاحب مروارید شدم                                      &nb...
11 تير 1392

واکسن 6ماهگی

دختر نازم  به خاطر نیمه شعبان و سرکار رفتن مامان این دفعه واکسنتو با دوروز تاخیر زدیم   وقتی رفتیم دخملی واکسنشو بزنه اول با لب خندون رفتیم بعد با چشم گریون برگشتیم   البته دخترم زیاد گریه نکرد فقط همون لحظه بود که مامان سریع بغلت کرد تا آروم بشی   سپینود در 6ماهگی : وزن 7500         قد  71               دور سر  42.5 ...
6 تير 1392

الفبای زندگی

  الف: اشتیاق برای رسیدن به نهایت آرزوها ب: بخشش برای تجلی روح و صیقل جسم پ: پویاپی برای پیوستن به خروش حیات.... ت: تدبیر برای دیدن افق فرداها ث: ثبات برای ایستادن در برابر باز دارنده ها ج: جسارت برای ادامه زیستن چ: چاره اندیشی برای گریز از گرداب اشتباه ح: حق شناسی برای تزکیه نفس خ: خودداری برای تمرین استقامت د: دور اندیشی برای تحول تاریخ ‌ذ: ذکر گوپی برای اخلاص عمل ر: رضایت مندی برای احساس شعف ز: زیرکی برای مغتنم شمردن دم ها ژ: ژرف بینی برای شکافتن عمق دردها س: سخاوت برای گشایش کارها ش: شایستگی برای لبریز شدن در اوج ص: صداقت برای بقای...
5 تير 1392

نیم سالگی عشقم

            شش ماهگیت مبارک دخملکم... سلام سلام صد تا سلامممممممممممممممممممممممممممم هوراااااااااااااااااااااااااااااااااا سپینود خوشگلم نیم ساله شدی عزیزم مامانی قربونت بره که اینقدر زود داری بزرگ میشی اصلا باورم نمیشه که 6 ماه به این زودی گذشــــــــــــــت میخوام از شیطونیات بگم که روز به روزم بیشتر میشه طلا خانم من از کجا شروع کنم ... از دندونات بگم که حسابی داره اذیتت میکنه خدا کنه زودتر دربیان راحت بشی دردت به جونممم دیگه نگهداریت افتاده رو دوش مامانی و بابایی و باباجونت.....  خلاصه اونا حال میکنن با یه دختــــــــــر بلا راستی عاشق باباجونتی...
3 تير 1392

مادرانه ها

شب ها زود بخواب. صبح ها زودتر بیدار شو. .. نرمش کن. بدو. کم غذا بخور. زیر بارون راه برو. گلوله برفی درست کن. هر چند وقت یک بار نقاشی بکش. در حمام آواز بخوان و کمی آب بازی کن. سفید بپوش. آب نبات چوبی لیس بزن. بستنی قیفی بخور. به کوچکتر ها سلام کن. شعر بخون. نامه ی کوتاه بنویس. زیر جمله های خوبی که تو کتاب ها هست خط بکش. به دوست های قدیمیت تلفن بزن. شنا کن. هفت تا سنگ تو آب بنداز و هفت تا آرزو بکن. خواب ببین. چای بخور و برای دیگران چای دم کن. جوراب های رنگی بپوش. مادرت رو بغل کن. مادرت رو ببوس. به پدرت احترام بذار و حرفاش رو گوش کن. دنبال بازی کن. اگر نشد وسطی بازی کن. به برگ درخت ها دقت کن. به بال ...
2 تير 1392